اشك از چشات بريزه و بگي اشكال نداره …
مي روم اما چمدانم را نمي برم …
سنگين است روزهايي كه بي تو زندگي كرده ام !
همه جا هستي
در نوشته هايم
در خيالم
در دنيايم
تنها جايي كه بايد باشي و ندارمت ، كنارم است !
مي خواهم يادت را طلاق دهم ولي چكار كنم كه از عهده مهريه سنگين خاطراتت بر نمي آيم !
اين ديگه بار آخره دارم باهات حرف ميزنم / خداحافظ نامهربون ميخوام ازت دل بكنم
سخته ولي من ميتونم سخته ولي من ميتونم / اين جمله رو اينقد ميگم تا كه فراموشت كنم
اگر يار مرا ديدي به خلوت بگو اي بي وفاي بي مروت
غمم دادي و غمخوارم نكردي سروكارت به فرداي قيامت
گفته بودي : يا تو يا هيچكس!!!! ولي من ساده انگار فراموش كرده بودم
كه اين روزها هيچكس هم براي خودش كسيست. كسي حتي مهم تر از من !
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ
در خيــــال من بمان
اما خودت بـــــــــرو
آن كه در خيــال من است مـــرا دوســـت دارد
نه مثل تــــو كه بيخيـــال من اســــت
به قلبم نشستي نگفتم چرا ، دلم را شكستي نگفتم چرا
يكي خواب شبهاي من را ربود ، چو ديدم تو هستي نگفتم چرا . . .
گاهي دلم مي خواهد دمپايي هايم را جا به جا بپوشم
تا ببينم هنوز كسي حواسش به من هست يا نه !
كاش هرگز نديده بودمت
لعنت بر چشمي كه بي موقع باز شود !